آدم ایزاد 

هیچ وقت

جایی که هست 

خوش ندارد ……                                              (کتاب شازده کوچولو -آنتوان دوسنت اگزوپری)

این حکایت وحال این روز های اکثر ماهاست وقتی هوا گرمه و باران وبرف نمی باره،میگیم وای خدایا چقدر هوا گرمه این زمستونه یا تابستون؟

وقتی برف می باره میگیم وای خدایا نه به اون برف نیومدن نه به این برف اومدن؟!!!!!! چقدر زمین سُر شده ….وای یه هفته است تو خونه حبس شدیم ……وای چقدر سرده!!!!!!

خدایا چه جوری بندگیت رو میکنیم و چه جوری در حقمون کم نمیزاری و همیشه بهمون لطف میکنی همیشه خوبی میکنی و این هم ،از بندگی کردن ماها……………

قدیما باید می رفتیم یخ حوض میشکوندیم واز سر چشمه آب می آوردیم و استفاده میکردیم الان آب لوله کشی توی خونه هامون به راحتی قابل استفاده است.قدیما ماهی ،چند ماهی یک دفعه غذایی که با گوشت ومرغ تهیه بشه میخوردیم والان حداقل هفته ای یکی دوبار غذای خوب میخوریم ولی ……..

قدیما در آرزوی انقلاب بودیم و…….الان در سایه وبرکت انقلابیم و……

تاآخرین قطره خونم فدای انقلاب…………………