الان که دارم مینویسم ۱۳ سال هست که از آن اتفاق مهم و بزرگ زندگیم گذشته ….

امروز ۱۳ همین سالگرد ازدواجمون هست  

خیلی فرازها و فرود ها تو زندگیم داشتم روزهای بسیار شاد و بسیار غمگین در طی این ۱۳ سال بر مَن گذشت …..

خیلی تصمیم های درستی در برابر حوادث گرفتم خیلی تصمیم های نادرست ….

الان ….

این جای زندگی که قرار دارم و دارم روزگاری رو که بر مَن گذشت را نگاه میکنم …..

بعضی افسوس ها را دارم و بعضی احسنت ها رو 

الحمدلله راضی ام به آن چه که برمَن گذشت 

خودم را ملامت نمیکنم به خاطر اشتباهاتم چون اگر آن اشتباهات نبود شاید مسیر درست را پیدانمی کردم و شاید دیر تر از اینی که هست پیدا میکردم …..

یه خاطر خوبی های زندگیم هم مغرور نیستم چون هیچی از خودم ندارم و هر چیزی که دارم لطف و عنایت پروردگار و معصومین علیهما السلام هست ….

هیچ وقت فکر نمیکردم در آستانه سی سالگیِ زندگیم این شرایط را داشته باشه انقدر ایده آل و عالی …..

خدای مهربونم که جز تو کسی را ندارم که انقدر حالم باهاش خوب باشه ممنونم هر چیزی که دارم از لطف و کرم و فضل بی پایان توست 

۴تا فرزند سالم و صالح دادی که ان شاءالله نذر یاری قيام آخرین دردانه ات میکنم 

و همسری که آرزویم همنشینی اش در بهشت است ….

خدای من کمکم کن به آن دعای همیشگی ام موفق بشم 

الهی ایمانا تُباشِرُ بهِ قَلبی و یقیناً حتی اعلَمَ اَنَّهُ لَن یُصیبَنی الا ما کَتَبتَ لی و رَضنی من العیشِ بما قَسَمتَ لی یا ارحم الراحمین

خدایا ازت ایمانی می خواهم که همیشه همیشه همراه قلبم باشه و یقینی که بدانم هیچ مصیبتی به من نمیرسه مگر این که در تقدیرم نوشته شده و راضی ام کن به زندگی که دارم چون رزق و قسمت من همین بوده که بهم دادی 

ای کسی که مهربان تر از توهیچ کس نیست